ابن عمروجهنی هم سوگند بنی ساعده بن خزرج. (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 186). یکی از انصار و صحابه است و در غزای بدر حضورداشته. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به منتهی الارب و الاستیعاب و امتاع الاسماع ص 63، 65، 76 و بسبسه شود، بیل زدن و هموار کردن زمین شخم کرده. (ناظم الاطباء). رجوع به بساردن و شعوری ج 1 ورق 207 شود
ابن عمروجُهنی هم سوگند بنی ساعده بن خزرج. (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 186). یکی از انصار و صحابه است و در غزای بدر حضورداشته. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به منتهی الارب و الاستیعاب و امتاع الاسماع ص 63، 65، 76 و بسبسه شود، بیل زدن و هموار کردن زمین شخم کرده. (ناظم الاطباء). رجوع به بساردن و شعوری ج 1 ورق 207 شود
در تداول عوام چوبی پهن افقی که بر سربیل و زیر دسته گذارند تا بیل زن پای بر آن نهد و فشار پای را بر فشار دو دست در فروبردن بیل به زمین مزید کند. (یادداشت مؤلف)
در تداول عوام چوبی پهن افقی که بر سربیل و زیر دسته گذارند تا بیل زن پای بر آن نهد و فشار پای را بر فشار دو دست در فروبردن بیل به زمین مزید کند. (یادداشت مؤلف)
بسیبسه. در مغرب به بسیبس و نویفع معروف است و مردم بجایه (در اسپانیا) دانۀ آن را کمون الجبل (زیره کوهی) نامند و آن را در طبخ و معالجات بکار برند. (از دزی ج 1 ص 83). و رجوع به کمون و کمون الجبل و زیره شود، تأنیث بسیل. تلخی مزۀ چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، پس ماندۀ هر چیز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). باقی نبیذ در قنینه. (مهذب الاسماء). رجوع به بسیل شود، نوعی از باقلای صحرایی باشد کوچکتر از باقلای خوردن، اگر زنان آن را بپزند و بخورند، شیر ایشان زیاده شود. (برهان). نوعی از باقلای صحرایی کوچکتر از باقلای رسمی، گویند مدر شیر است. (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج). نوعی نخود است سبز و در مصر آن را از نوع دیگر که معروف به جلبانست بهتر شمارند. (ابن بیطار متن عربی ص 95 و ترجمه فرانسوی ص 227). بلغت مصری نوعی از جلبانست و آن خلربری است در نهایت تلخی. و رجوع به بسیل شود
بسیبسه. در مغرب به بسیبس و نُوَیفَع معروف است و مردم بجایه (در اسپانیا) دانۀ آن را کمون الجبل (زیره کوهی) نامند و آن را در طبخ و معالجات بکار برند. (از دزی ج 1 ص 83). و رجوع به کمون و کمون الجبل و زیره شود، تأنیث بسیل. تلخی مزۀ چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، پس ماندۀ هر چیز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). باقی نبیذ در قنینه. (مهذب الاسماء). رجوع به بسیل شود، نوعی از باقلای صحرایی باشد کوچکتر از باقلای خوردن، اگر زنان آن را بپزند و بخورند، شیر ایشان زیاده شود. (برهان). نوعی از باقلای صحرایی کوچکتر از باقلای رسمی، گویند مدر شیر است. (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج). نوعی نخود است سبز و در مصر آن را از نوع دیگر که معروف به جلبانست بهتر شمارند. (ابن بیطار متن عربی ص 95 و ترجمه فرانسوی ص 227). بلغت مصری نوعی از جلبانست و آن خلربری است در نهایت تلخی. و رجوع به بسیل شود
نام جزیره ای در دریای اژه یا بحرالجزائر. داریوش بزرگ آن را تسخیر کرده است. (ایران باستان ج 1 ص 655 و 692). صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: نام اصلی جزیره مدللی است. رجوع به مدللی شود
نام جزیره ای در دریای اژه یا بحرالجزائر. داریوش بزرگ آن را تسخیر کرده است. (ایران باستان ج 1 ص 655 و 692). صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: نام اصلی جزیره مدللی است. رجوع به مدللی شود